فناوری اطلاعات، ابزار توسعه پایدار اقتصاد کشور/ یادداشت رئیس هیأتمدیره تجارت الکترونیک پارسیان به مناسبت روز ملی فناوری اطلاعات
22 تیرماه، همزمان با زادروز محمد خوارزمی، روز ملی فناوری اطلاعات نامگذاری شده است. به همین مناسبت دکتر علیرضا خداکرمی، رئیس هیأتمدیره شرکت تجارت الکترونیک پارسیان (تاپ)، یادداشتی به قلم تحریر درآوردند که به شرح زیر است:
۱- علت نامگذاری به نام خوارزمی: جایگاه خوارزمی و رسیدن او به قله هرم دانش و نشر حکمت و معرفت، اگر چه مهم است اما آنچه خوارزمی را از سایر دانشمندانی که به این جایگاه رسیدهاند متمایز میکند، جاریسازی و کاربردی کردن لایههای بالای هرم در لایههای پایینی آن است.
۲- به طور معمول در تعریف فناوری اطلاعات برخی بر فناوری تمرکز و با رویکردی عملیاتی و اجرایی آن بخش از فناوریها که در فرایند بهرهبرداری از اطلاعات شامل جمعآوری، ذخیرهسازی، پردازش، حفاظت، مبادله و انتقال، تحلیل و نمایش اطلاعات نقش دارند را فناوری اطلاعات میدانند و برخی دیگر اطلاعات را کالایی ارزشمند قلمداد و بر ارزشآفرینی روی اطلاعات تمرکز میکنند و فناوریهایی که برای حفظ و افزایش ارزش آن به کارگرفته میشوند را فناوری اطلاعات میدانند؛ به عبارتی در هر دو رویکرد، فناوری در مواجهه با اطلاعات از دو منظر بهرهبرداری و ارزشآفرینی مورد توجه قرار میگیرد.
۳- اما از منظری دیگر و احتمالا بهتر، فناوری اطلاعات، نه بر فناوری تمرکز دارد و نه بر اطلاعات و ارزش آن، بلکه تمرکز بر همآفرینی هر دو در خلق و رشد پایدار ارزش فرادست آنهاست؛ مثل بازار که اگرچه از آحاد بازیگران تشکیل میشود اما شخصیت و رفتاری متفاوت و مستقل از آنان دارد؛ به طور مثال در حوزه خدمات به عنوان پیشران توسعه فعالیتهای اقتصادی میدانیم چون مشتریان سودآورتر و حساستر به کیفیت خدمات، همواره مورد هجوم رقبایی قرار میگیرند که با مدل یا مدلهایی خلاقانه و نوآورانه مبتنی بر پلتفرم، دادههای حساس و سرمایهگذاری و هزینه کم شرایط را تغییر میدهند، لازم است با اتخاذ استراتژی مناسب، برای بقا، راهکارهایی یافت و تحولی در زیرساختها و ساختارها ایجاد نمود. در این حالت نقش فناوری اطلاعات در این تحول و گذر از موقعیت را نوع رویکرد ما تعیین مینماید.
۴- برای پذیرش این رویکرد و تعریف اخیر باید بین اقتصاد هر حوزه با خود آن حوزه، تفاوت اساسی قائل شد اما اغلب متخصصان هر حوزه در برابر پذیرش آن مقاومت میکنند چراکه اگر این مفهوم پذیرفته شود، بسیاری از بایدها و نبایدها تغییر میکند مثلاً اینکه دیگر الزامی که وزیر بهداشت حتما پزشک باشد نخواهد بود.
۵- امروز رویکرد حاکم بر حوزه فناوری اطلاعات هم مانند بسیاری از حوزههای دیگر در کشور ما، در سطح اجرایی و عملیاتی باقی مانده است. در این رویکرد فاصله متخصصان از بازار و سلایق مشتری به طور طبیعی باعث میشود حتی در شناخت کافی و بکارگیری مناسب ابزارهای مستقیم در هسته حوزه ICT نیز موفق عمل نشود چه رسد به اینکه حوزه ICT خود به عنوان ابزار توسعه پایدار در توانمندسازی سطوح دورتر از هسته بکارگرفته شود.
۶- عقبماندگی در درک بازار، زمانی فاجعهبار میشود که تنظیمگر بازاری که قدرت اعمال نظر دارد نظرات ناصحیح را دیکته کند. رگولاتوری در دنیا با علم به اینکه همواره از بازار عقبتر است، با عبور از نسل قانونگذاری به تنظیمگری، اجازه میدهد بازیگران در بازار باز با رسیدن به نقطه تعادل حقوق یکدیگر را رعایت کنند و جایی که حقوقی تضییع شود وارد عمل میشود و با وضع مقررات، کمک میکند تا بازار به تعادل برسد. لذا یکی از مهمترین چالشها در این حوزه، خطای شناختی رگولاتور و تأسفبارتر از آن، توهم بیش دانایی است.
۷- فناوری اطلاعات و تحولی که میتواند ایجاد کند را شاید بتوان به عنوان بهترین و آخرین فرصت جهش برای جوامع توسعهنیافته برای جبران و رسیدن به جایگاه مناسب دانست چون فناوری اطلاعات به دلیل امکان نفوذ به عنوان توانمندسازی کمهزینه در تمامی صنایع حتی صنایع منبعمحور و لایههای دورتر از هسته ICT این قابلیت را دارد که به عنوان ابزار توسعه پایدار اقتصاد کشور عمل و فرصت جهش و پرش را فراهم کند.
۸- با فرض خیراندیشی و فقدان تضاد و تعارض منافع، تا زمانی که در هدایت، سیاستگذاری و اجرا، از خردورزی و جاریسازی آن فاصله باشد اقدامات و رفتارها، پراکنده، باری به هرجهت و کماثر خواهد بود. شاید نگاهی به جامعیت و دقت برنامهها و اقدامات کشورهای منطقه، اتحادیه اروپا و حتی کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی، درسهایی برای ما داشته باشد.
تهیه کننده:
نظر دهید